مای هیرو اکادمی[پارت۱۰۷]
هوا دوباره برگشت به همون هوایی که بود یک آهنگ داخل سرش اکو شد و برگشت به حالت اصلی
میدوریا''یورو-چاننننننننننننننننن
یورو''نکن
شوتو''میدوریا از روی بلند شو
یورو''*بلند میشه*هوف بگو بینم چی اتفاقی اوفتاد
آیدا''خب تو وقتی گفتی چشمات میسوزه ازشون خون میومد و بدنت یخ کرده بود چشمات یهو باز شود اونا به رنگ طلایی بودن و اوفتادی روی زمین
یورو''آها
داخل این چند روز یورو بشدت تمرین میکرد هم صبح و شبا که هم میخوابیدن اما خب یکم وقت هم میزاشت که لیزا رو از یو.ای بندازه بیرون میخواد بدونه که از طرف کی اومده میدونه از طرف شیگاراکی نیومده چون یک بار زده بود بیرون که بره انرژی زا بگیره که داخل فروشگاه دیدینش پشماش ریخته بود ازش هم پرسید گفت که تا الان کسی داخل لیگ نیومده
یک خبر خوش با این تمرینات تونست که انرژی ذخیره شده رو باز کنه اما نمیتونه زیاد ازش استفاده کنه اون موقعه که سوزومه درمورد احساساتش گفت کلا سرد شده و کانائه با سوزومه جنگ کرد که چرا اینکارو کردی و گفت که احساساتش جلوی قوی شدنشو میگیرن و نمیزار که
کارایی که دلش میخواد رو انجام بده خب یورو از روی احساس عمل میکرد از مغز استفاده نمیکرد و برای نقشه کشیدن استفاده میکرد و اون حرف آیدا این بود که واقعن یورو سرد شده نه کسی بهش توجه میکنه و نه اون به کسی توجه میکنه اونارو یک مانع سر راهش میبینه امروز هم قرارن برن مجوز موقت رو بگیرن اینا سوار اتوبوس شدن و از نظر خودش که سانش گوهی داره کنار باکوگو مجبور بود بشین و سکوت بین شون موج میزد
وقتی که هم رسیدن لباساس قهرمانیشونو پوشیدن و رفتن برای مسابقه
نویسنده''یاه من ریدم داخل این داستان
یورو''بد جور هم ریدی توش
*از زبان یورو*
شش تا توپ و دو نفر لازمه که برای رد شدن این مرحله از سانش خوبم دو نفر اومدن که بهم حمله کنن که از هیولای خونی بزرگ استفاده کردم تقویتش کردم بزرگتر از قبل و به دقت به دستورات گوش میده و از دهنت خون های چسبنده میزنه بیرون که غيرممکن که کسی بتونه بشکنش خب شش تا توپ رو گذاشتم و این مرحله رو قبول شدم
و اولین نفر هم بودم
*چند ساعت*
کمکم داشتن میومدن که شوتو هم که دونفر بود اومد
شوتو''یورو توهم اومدی
یورو''من از اول اینجا بودم
شوتو''یعنی میخوای بگی که از شروع مسابقه
یورو''اره بعد یک دقیقه
شوتو''آها
ذهن شوتو''این یکم بیش از حد سریع بود
میدوریا''یورو-چاننننننننننننننننن
یورو''نکن
شوتو''میدوریا از روی بلند شو
یورو''*بلند میشه*هوف بگو بینم چی اتفاقی اوفتاد
آیدا''خب تو وقتی گفتی چشمات میسوزه ازشون خون میومد و بدنت یخ کرده بود چشمات یهو باز شود اونا به رنگ طلایی بودن و اوفتادی روی زمین
یورو''آها
داخل این چند روز یورو بشدت تمرین میکرد هم صبح و شبا که هم میخوابیدن اما خب یکم وقت هم میزاشت که لیزا رو از یو.ای بندازه بیرون میخواد بدونه که از طرف کی اومده میدونه از طرف شیگاراکی نیومده چون یک بار زده بود بیرون که بره انرژی زا بگیره که داخل فروشگاه دیدینش پشماش ریخته بود ازش هم پرسید گفت که تا الان کسی داخل لیگ نیومده
یک خبر خوش با این تمرینات تونست که انرژی ذخیره شده رو باز کنه اما نمیتونه زیاد ازش استفاده کنه اون موقعه که سوزومه درمورد احساساتش گفت کلا سرد شده و کانائه با سوزومه جنگ کرد که چرا اینکارو کردی و گفت که احساساتش جلوی قوی شدنشو میگیرن و نمیزار که
کارایی که دلش میخواد رو انجام بده خب یورو از روی احساس عمل میکرد از مغز استفاده نمیکرد و برای نقشه کشیدن استفاده میکرد و اون حرف آیدا این بود که واقعن یورو سرد شده نه کسی بهش توجه میکنه و نه اون به کسی توجه میکنه اونارو یک مانع سر راهش میبینه امروز هم قرارن برن مجوز موقت رو بگیرن اینا سوار اتوبوس شدن و از نظر خودش که سانش گوهی داره کنار باکوگو مجبور بود بشین و سکوت بین شون موج میزد
وقتی که هم رسیدن لباساس قهرمانیشونو پوشیدن و رفتن برای مسابقه
نویسنده''یاه من ریدم داخل این داستان
یورو''بد جور هم ریدی توش
*از زبان یورو*
شش تا توپ و دو نفر لازمه که برای رد شدن این مرحله از سانش خوبم دو نفر اومدن که بهم حمله کنن که از هیولای خونی بزرگ استفاده کردم تقویتش کردم بزرگتر از قبل و به دقت به دستورات گوش میده و از دهنت خون های چسبنده میزنه بیرون که غيرممکن که کسی بتونه بشکنش خب شش تا توپ رو گذاشتم و این مرحله رو قبول شدم
و اولین نفر هم بودم
*چند ساعت*
کمکم داشتن میومدن که شوتو هم که دونفر بود اومد
شوتو''یورو توهم اومدی
یورو''من از اول اینجا بودم
شوتو''یعنی میخوای بگی که از شروع مسابقه
یورو''اره بعد یک دقیقه
شوتو''آها
ذهن شوتو''این یکم بیش از حد سریع بود
۸۲۳
۲۰ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.